دیشب توی اکانت اینستاگرام شخصی خودم یه رشته استوری راجع به کتاب زندگینامهی ایلان ماسک منتشر کردم که با استقبالی بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردم، مواجه شدم برای همین تصمیم گرفتم این مقاله رو هم آماده کنم : قوانینی که ایلان ماسک به صورت غیررسمی و به تدریج (از طریق ایمیل) به کارمندانش در SpaceX و Tesla ابلاغ کرد؛ قوانینی برای برپا کردن جلسات سودمندتر.
یکسال پیش که این قوانین رو میخوندم برام جالب بود و از اون موقع توی زندگی شخصیم ازشون استفاده کرد، درسته! زندگی شخصی! من صاحب هیچ شرکتی نیستم و هیچ کارمندی هم ندارم … پس چجوری از قوانینی که برای شرکتها بهوجود اومده توی زندگی شخصی استفاده کردم؟ اجازه بده که توضیح بدم : مگر ما انسانها، در طول بیشتر ساعات ۲۴ ساعت شبانهروزمون رو در حال برگزاری جلسات با افراد مختلف نیستیم؟ جلسات (آیینی و مقدس!) خوردن وعدههای غذایی با اعضای خونواده، جلسات دوستانه با همکاران و همکلاسیها، جلسات تجاری با غریبههایی مثل فروشندهها و خریدارهایی که باهاشون به صورت روزانه سر و کله میزنیم، جلسات اعصاب خوردکن با بعضی از رئیسها و مافوقها و اساتید زبون نفهم و …(این لیستِ جلسات ادامه داره و هیچوقت تموم نمیشه!).
بنابراین میشه نتیجه گرفت که میشه از قوانینی که برای جلسات شرکتی تهییه شدن، برای زندگی روزمره هم استفاده کرد؛ البته با کمی تغییرات در روش استفاده.
پس این شما و این هم قوانینی که ازشون حرف زدم :
از جلسات بزرگ دوری کنید!
تجربهی شخصی خودم نشون داده که هروقت توی یه جمع بزرگتر بودم، ارزش اون جلسه/ملاقات کمتر و کمتر شده. دلیلش هم برای من واضحه : هرکسی ذهنش رو %۱۰۰ وقف اون جلسه نمیکنه و همه، یه بخشی از ذهنشون رو صرف حواسپرتیهای ذهنیِ شخصیِ خودشون میکنن و این باعث میشه سرعت بارش فکری توی اون جلسه کمتر بشه. به شخصه هروقت نیاز به مشورت با فرد یا افرادی دارم، این نکتهی مهم رو در نظر میگیرم : فقط افراد ضروری رو دخیل کنم
جلسات رو مکرراً برگزار نکنید!
هدف از تشکیل جلسه، حل مشکلاتیـه که نیاز به مشورت و بارش فکری دارن و همهی مشکلات اینجوری نیستن؛ فقط بخش کمی از مشکلات نیاز به همراهی ذهنی بقیه دارن! و مابقی مشکلات که بخش عمدهای رو تشکیل میدن، فقط نیاز به چارچوب، برنامهریزی و پشتکار دارن و برگزاری مکرر جلسات، باعث میشه که از لحاظ ذهنی احساس نیازی کاذب به دیگران داشته باشیم و توجه کمتری به سه مورد گفته شدهی قبلی داشته باشیم.
اگه خواستی بری بیرون، خجالت نکش!
“به محض اینکه احساس کردین اون جلسه دیگه چیز مفیدی برای افرد نداره، تمومش کنید!”
ماسک ادامه میده و میگه : “اینکه یهو جلسه رو کنسل کنید یا ول کنید برید زشت نیست؛ اینکه وقت مردم رو الکی بگیرید زشته” این حرف آخر رو با چیزی که توی زندگی روزمرهمون رخ میده مقایسه کنید : چقدر از کلاسهای آنلاین هیچ چیزی رو به یاد نمیدن اما مجبورین تحملش کنید؟ چقدر از صحبتهای دوستانتون، هیچ نکتهی مهمی برای شما ندارن اما مجبورین تحملش کنید؟ چقدر از چیزها هست مجبورین تحملش کنید؟ جواب : تقریبا خیلی! اما چقدر مانع این چیزهایی که وقتمون رو میگیرن، میشین؟ تقریبا هیچی! پس توصیه میکنم توی این موارد تجدید نظر کنید.
از حروف مخفف استفاده نکنید!
این یکی خیلی قانون باحالیه 😃
داستان از اونجایی شروع میشه که توی تسلا، کارمندا و مهندسین از حروف اختصاری عجیب و غریبی استفاده میکردن که تا قبل از اون استفاده نمیشد و خودشون درستش کرده بودن و کسی که از خارج شرکت بهشون ملحق میشد، متوجه منظورشون نمیشد؛ ایلان هم توی یه ایمیل به همهی کارمندای تسلا این مشکل رو توضیح داد و در آخرش هم گفت که اگر این موارد رو ببینه، بشدت با کارمند خاطی برخورد میکنه 🤣 و اگر احساس کردن واقعا نیاز به استفاده از کلمهای خاص هست، میتونن به ایلان ماسک ایمیل بزنن و اگر دلایل قانعکنندهای ارائه کردن، استفاده از اون کلمهی اختصاری مجاز میشه!😃
اگه بخوایم این رو توی زندگی شخصی به کار ببریم باید به علت استفادهی این قانون رجوع کنیم : هرچیزی که سرعت انتقال مفاهیم توی جلسات رو کم کنه، باید کنار گذاشته بشه! این چیز میتونه هرچیزی باشه، به عنوان مثال : فینگلیش تایپ کردن (که بعدا حتما یه پست راجع بهش مینویسم)
کارها رو مستقیم محول کنید!
چیزی که توی شرکتهای بزرگ مرسومه اینه که مدیرعامل به معاونش دستوری میده که معاونش هم به زیر دستش که اون هم به زیردستیش محول میکنه تا وقتی که برسه به پایینترین سطح شرکت. این رویه دو مشکل داره :
- کارها کند پیش میره (که نیاز به توضیحی نداره)
- باعث میشه کارها بد پیش بره : چون افراد کار رو اونقدر به سطوح پایینتر محول میکنن که معمولا از سطح کسی که از اول قرار بود اون کار رو انجام بده رد میشه و میرسه به یکی که شایستگی انجام اون کار رو نداره و صرفا چون خودش زیردستی نداشته که اون هم بهش کار رو محول کنه، مجبور شده خودش انجامش بده.
پس توی جلسات، کارها رو واضح مشخص کنید (که بتونید ارزیابی کنید چه کسی بیشترین شایستگی انجام اون کار رو داره) و بعد از جلسه، مستقیما محول کنید.
این قانون اونقدر توی شرکتهای ماسک مهمه که هر مدیر بخشی که از این قانون پیروی نکنه، اخراج میشه!
2 دیدگاه
نادر · ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ در ۲۳:۰۷
مهندس جان خیلی عالی بود ممنونم
امین بازگیر · ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ در ۰۹:۳۸
سلام مهندس جان
خوشحالم که خوشتون اومده